

افراد، تجهیزات و مصالح از باارزشترین منابع در هر کارگاه ساختمانی هستند، اما در فضای امروزی صنعت ساختوساز، یک دارایی چهارم نیز در کارگاههای بزرگ نقش فزایندهای ایفا میکند: دادهها
. دادههایی که در یک کارگاه متصل (هوشمند) تولید میشوند، فرصتهای شگفتانگیزی برای افزایش ایمنی، کارایی و بهرهوری فراهم میکنند
پیمانکارانی که بهخوبی از دادههای حاصل از دستگاههای تلماتیک و دیگر فناوریهای دیجیتال استفاده میکنند، میتوانند عملکرد کسبوکار خود را بهبود دهند و سود بیشتری به دست آورند. در ادامه، شش روش تأثیرگذار برای استفاده از دادهها در راستای بهینهسازی کارگاه ساختمانی و افزایش موفقیت پروژه معرفی میشود
1. مکانیابی تجهیزات بهصورت لحظه
استفاده بهینه از هر قطعه تجهیزات، به بهبود سود نهایی پروژه کمک میکند. با این حال، در بسیاری از پروژهها، تجهیزات در کارگاه «ناپدید» میشوند؛ یعنی بهدرستی مشخص نیست کجا هستند، که این باعث توقف کار و اتلاف وقت میشود، چرا که نیروها و مدیران باید زمان صرف پیدا کردن آنها کنند. گاهی کارگران بهطور ناخواسته ماشینآلات را در مکان اشتباهی رها میکنند یا عمداً تجهیزات پرتقاضا را برای خود نگه میدارند.
نبود دید کافی نسبت به موقعیت تجهیزات سنگین، یا دستگاههایی مانند کمپرسورهای هوا و ژنراتورها، ممکن است مدیر پروژه را به سمت تهیه تعداد بیشتری از آنها سوق دهد؛ در حالی که نیازی نیست. این موضوع به هدر رفت بودجه منجر میشود.
دستگاههای تلماتیک مجهز به حسگر GPS این مشکل را برطرف میکنند و تجهیزات را از «مخفیگاه» بیرون میآورند. با استفاده از سیستم مدیریت ناوگان مبتنی بر فضای ابری و اپلیکیشن موبایلی مرتبط، مدیران پروژه میتوانند روی نقشهای در رایانه یا تلفن همراه خود، موقعیت دقیق تمامی تجهیزات دارای تلماتیک را مشاهده کنند. برخی سیستمها حتی نقشهای بهصورت «رد پا» ارائه میدهند که مسیر حرکت دستگاه تا موقعیت فعلیاش را نشان میدهد.
یک سیستم خوب مدیریت ناوگان همچنین امکان ایجاد محدوده جغرافیایی مجازی (geofence) را میدهد، بهطوری که وقتی تجهیزاتی از محدوده مجاز خارج شود، هشدار بهصورت خودکار ارسال میگردد
2. تنظیم بهینه ناوگان بر اساس میزان بهرهبرداری
هرچه از تجهیزات بیشتر استفاده شود، هزینهی آن در هر ساعت کاری کاهش مییابد و بازگشت سرمایه (ROI) افزایش پیدا میکند. بهینهسازی استفاده از تجهیزات با اندازهگیری آن آغاز میشود — کاری که بسیاری از شرکتها در حال حاضر انجام نمیدهند. اما دادههای تلماتیک این فرآیند را بسیار ساده میکند.
دستگاههای تلماتیک، دادههای مربوط به استفاده از تجهیزات را جمعآوری کرده و به یک پلتفرم مدیریت ناوگان ارسال میکنند. در این پلتفرم، کاربران میتوانند بهراحتی گزارشهایی دربارهی میزان بهرهبرداری تهیه کنند که نشان میدهد کدام تجهیزات کمتر از حد یا بیشتر از حد استفاده شدهاند — چه در دستهبندی کلی، چه بهصورت دستگاه به دستگاه.
با استفاده از این دادهها، مدیران پروژه میتوانند ناوگان مورد استفاده در پروژه را بهینه کنند. آنها میتوانند تجهیزات اجارهای که بیاستفاده ماندهاند را پس بدهند، یا تجهیزات متعلق به خود را که کمتر استفاده شدهاند به پروژهای دیگر منتقل کنند. برخی پلتفرمها حتی هشدارهایی در صورت بهرهبرداری کم ارسال میکنند تا مدیران بتوانند سریعتر واکنش نشان دهند.
البته بهرهبرداری بیشازحد از یک دستگاه هم مشکلزاست: وقتی نیاز به آن باشد، ممکن است در دسترس نباشد یا فرسوده شده باشد. برای حفظ بهرهوری، پیمانکاران میتوانند با اجاره یا خرید دستگاههای جدید، تجهیزات پرکاربرد را تقویت کنند.
اندازهگیری بهرهبرداری یک مزیت مهم دیگر هم دارد: دادههای حاصل از پروژههای قبلی به پیمانکاران کمک میکند تا نیاز تجهیزاتی پروژههای آینده را بهتر پیشبینی کرده و بودجهریزی و برآورد دقیقتری انجام دهند.
3. ردیابی ابزارها با استفاده از راهکارهای فناورانه نوین
در پروژههای بزرگ، گمشدن یا ناپدید شدن ابزارها یک مشکل رایج و پرهزینه است. اما بهجای پذیرش هزینه بالای جایگزینی ابزارها، پیمانکاران میتوانند آنها را ردیابی کنند.
راهحلهای متنوعی برای ردیابی ابزارها وجود دارد که متناسب با نیاز پروژهها و کارگاههای مختلف طراحی شدهاند. یکی از سادهترین روشها، اجاره ابزارهایی است که به تگهای بلوتوثی مجهز شدهاند. زمانی که این ابزارها در محوطه کارگاه جابهجا میشوند، موقعیت آنها از طریق دستگاههای تلماتیک نصبشده روی ماشینآلات یا گیرندههای بلوتوث (Bluetooth Gateways) که در نقاط کلیدی کارگاه نصب شدهاند، ثبت میگردد. سپس دادههای مکانی به یک سامانه مدیریت ناوگان مبتنی بر فضای ابری ارسال میشود. این سیستم در نهایت میتواند موقعیت دقیق هر ابزار را نمایش دهد.
برای ایجاد مسئولیتپذیری بیشتر در استفاده از ابزارها، پیمانکاران میتوانند هر ابزار برچسبخورده را به یک فرد خاص اختصاص دهند. البته، مدیریت دستی اتاق ابزار میتواند منابع انسانی را درگیر کند. به همین دلیل، برخی پیمانکاران این وظیفه را به فروشندگان تجهیزات موقت میسپارند که تریلر ابزار مجهز و مدیریتشده ارائه میدهند. برخی از این فروشندگان حتی محتویات تریلر را با توجه به نوع مهارتهای مورد نیاز در هر مرحله پروژه شخصیسازی میکنند، به طوری که پیمانکاران فقط برای ابزارهای موردنیاز همان مرحله هزینه پرداخت میکنند.
بهتازگی، حداقل یک راهحل مدیریت ابزار بهصورت سلفسرویس وارد بازار شده است که شامل جعبهای هوشمند به نام Probox میشود؛ این جعبه با دسترسی کنترلشده و تجهیزات سفارشیسازیشده طراحی شده است.
زمانی که کارگران در قبال ابزارهایی که استفاده میکنند پاسخگو باشند، احتمال بیشتری دارد که آنها را برگردانند و کمتر پیش میآید که آنها را رها کنند، به دیگران قرض دهند یا با خود به خانه ببرند.
4. انجام نگهداری پیشگیرانه در زمان مناسب (Just-in-Time Maintenance)
پروژهها زمانی روانتر پیش میروند و ایمنی کارکنان بیشتر تضمین میشود که تجهیزات بهدرستی نگهداری شده باشند. با استفاده از دادههای کیلومترشمار (Odometer) و ساعات کارکرد موتور که از طریق دستگاههای تلماتیک فراهم میشوند، مدیران تعمیر و نگهداری میتوانند به جای روش سنتی مبتنی بر تقویم، از روش نگهداری پیشگیرانهی بهموقع استفاده کنند.
در روش سنتی که بر اساس زمانهای تعیینشدهی تقویمی و توصیههای کارخانه سازنده انجام میشود، این احتمال وجود دارد که تجهیزات پرمصرف به اندازه کافی سرویس نشوند. این موضوع میتواند به خرابیهای ناگهانی و هزینههای سنگین تعمیر منجر شود. از طرف دیگر، ممکن است تجهیزاتی که کمتر استفاده میشوند، بیش از حد نیاز مورد سرویس قرار گیرند و این هم به اتلاف منابع منجر میشود.
در مقابل، نگهداری بهموقع (Just-in-Time) بر اساس میزان واقعی استفاده از تجهیزات انجام میگیرد. این روش باعث میشود بودجه نگهداری بهینه مصرف شود، عمر مفید تجهیزات افزایش یابد و توقفهای غیرمنتظره ناشی از خرابی به حداقل برسد.
5. مدیریت دسترسی به محل کار (Worksite Access)
امنیت محل پروژههای ساختمانی همچنان از اهمیت بالایی برخوردار است. با جلوگیری از ورود افراد غیرمجاز به محوطههای حصارکشیشده، پیمانکاران میتوانند خطر سرقت و خرابکاری را کاهش دهند، ایمنی کارگران و عموم مردم را حفظ کنند و مسئولیتهای حقوقی احتمالی را به حداقل برسانند.
تکیه بر نگهبانان برای بررسی یا اسکن کارتهای شناسایی، روش ناکارآمدی است. این کار میتواند باعث صفهای طولانی در ورودیها شود و نیروهای امنیتی را از انجام وظایف مهمتری باز دارد.
یکی از راهحلهای ساده و قابل اجرا، استفاده از دروازههای هوشمند ماژولار (Smart Turnstiles) است که با حصارهای پیرامونی محل کارگاه یکپارچه میشوند. در این سیستم، کارگران با استفاده از کارت شناسایی شرکت یا «کیفاب»هایی (key fob) که به فناوری RFID، بلوتوث یا NFC مجهز هستند، وارد محوطه میشوند. سیستم، ورود افراد را بر اساس دادههای پروفایل کارکنان تأیید یا رد میکند.
همین کارتها میتوانند برای اعطا یا محدودسازی دسترسی به ساختمانهای خاص یا مناطق حساس داخل کارگاه نیز مورد استفاده قرار گیرند.
این سیستم بهصورت خودکار، یک گزارش دیجیتال از ورود و خروج افراد ایجاد میکند و نیاز به ثبت دستی اطلاعات را از بین میبرد. در صورت بروز حادثه یا وضعیت اضطراری، این گزارش میتواند بهسرعت بازیابی شود تا واکنش سریعتری امکانپذیر گردد.
6. کنترل دسترسی به تجهیزات (Control Equipment Access)
محدود کردن دسترسی به تجهیزات سنگین فقط به اپراتورهای آموزشدیده و مورد تأیید، یکی از اقدامات حیاتی برای افزایش ایمنی کارگاه است. با این حال، بسیاری از شرکتها هنوز این روش را بهکار نگرفتهاند.
افزودن قفلهای استارت با صفحهکلید (Keypad Ignition Locks) به تجهیزات، یک گام اولیه هوشمندانه محسوب میشود. در حالت ایدهآل، برای ایجاد مسئولیتپذیری فردی و پایش رفتار اپراتورها، پیمانکاران برای هر کارگری که مجاز به استفاده از یک دستگاه خاص است، یک کد PIN منحصربهفرد تعریف میکنند. این روش بسیار مؤثر است، اما زمانیکه پروژه شامل صدها یا هزاران نفر باشد، میتواند زمانبر و پیچیده شود.
راهکار سادهتر و کارآمدتر در پروژههای بزرگ، استفاده از همان کارتهای شناسایی (ID Badge) است که برای ورود به محل کار استفاده میشوند. با نصب خوانشگرهای RFID روی سیستم استارت دستگاهها، کارگران میتوانند با لمس کارت خود به دستگاه موردنظر دسترسی پیدا کنند — اما فقط در صورتی که اطلاعات پروفایل آنها (مانند مجوز استفاده، گواهینامه اپراتوری یا آموزشهای گذراندهشده) اجازه این دسترسی را بدهد.
نقش سیستم مدیریت ناوگان مبتنی بر فضای ابری (Cloud-Based Fleet Management System)
جمعآوری دادهها صرفاً به خاطر داشتن داده، هیچ فایدهای ندارد. اما استفاده هدفمند از دادهها برای حل مشکلات، افزایش کارایی و بهینهسازی بودجهها میتواند باعث تسریع در تکمیل پروژهها، بهبود سود نهایی و کاهش نرخ حوادث ثبتشده شود.
میزان مفید بودن دادهها به بستری بستگی دارد که این اطلاعات را دریافت و پردازش میکند. یک پلتفرم نرمافزاری سطح بالا این امکان را به کاربران میدهد که انواع مختلفی از گزارشها تولید کنند، اعلانها و هشدارهای سفارشیسازیشده تنظیم کنند و تجهیزات را هم از طریق نرمافزار دسکتاپ و هم اپلیکیشن موبایل ردیابی نمایند.
ترکیب دستگاههای تلماتیک و پلتفرمهای مدیریت کارگاه مبتنی بر فضای ابری، این قدرت را به شرکتها میدهد که عملیات اجرایی خود را متحول کرده و نسبت به رقبا برتری پیدا کنند.